فندق کوچولوی من

فرزند عزیزم: آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است صبور باش و درکم کن یادت بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت عوض کنم برای سرگرمی یا خواباندنت مجبور میشدم بارها و بارها داستانی را برایت تعریف کنم... وقتی نمیخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شر من ده نکن وقتی بی خبر از پیشرفتها و دنیای امروز سوالاتی میکنم،با تمسخر به من ننگر وقتی برای ادای کلمات یا مطلبی حافظه ام یاری نمیکند،فرصت بده و عصبانی نشو وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار م...

آرش عزیزم الان حدود 2 هفته است که خیلی اذیت میکنی و حسابی کلافه هستی همش میخوای بری ددر و اصلا با هیچی آروم نمیشی دیدم دندونهای آسیاب که خیلی سخت است داره با هم در میاد یکی بالا در آمده سمت چپ و دو تای پایین هم با هم در اومده امیوارم زودتر کامل بشه که راحت بشی پسر خوشگل من این همه اذیت نشی قربونت برم.... ...

عزیز مامان هنوز کامل صحبت نمیکنی و هنوز زود است که کامل صحبت کنی و فقط کلمه میگی اما منظورت رو کاملا میرسونی اینم چند تا لغاتی که میگی: 1-مامان=مامان 2-بابا=بابا 3-داخ=داغ 4-اده=بده 5-جیز=جیز 6-جیش=جیش 7=سگ=سگ 8-جوجو=انواع حیوانات 9-دد=ددر 10-نی=نیست 11-ای=این 12-نه=نه 13-دس=دست  

عشق من موهات خیلی بلند شده بود و رفتیم سالن خاله مریم و عمو محمد موهات رو کوتاه کرد و خیلی قشنگ شده قربون موهات برم خیلی خوشگلت شدی موهات مبارک ...

آرش گلم این چند وقت کمی بی تابی کردی و 2 تا دندون دیگه در آوردی الان 8 تا مروارید سفید و خوشگل داری الهی قربرنت برم من...

عشق مامان دیروز رفته بودیم شهر skara پارک آبی sommarlandواقعا خوش گذشت و اینقدر آب بازی کردی که از خستگی بیهوش شده بودی واقعا یک روز فراموش نشدنی بود ایشالا سال دیگه هم میریم... اینم عکسش.... ...

آرش جان عزیزم ما درست فردای تولد شما وقتی همش 1 سال و 1 روز داشتی برای همیشه از ایران خارج شدیم و زندگی جدیدی را با هم سه تایی در کشور سوئد شروع کردیم الان درست 1 ماه و 5 روز است که است که اینجا هستیم و تو از خانواده دوری اولش خیلی دلتنگی کردی و خیلی بهونه میگرفتی برای اینکه تو ایران خیلی سرت شلوغ بود و اینجا تنهایی و فقط من و بابا محسن پیش تو هستیم مادر بزرگ هات پدربزرگها خاله هات عمه و بقیه فامیل خیلی دلشون برای تو فسقلی تنگ شده و مرتب زنگ میزنن تا صدای تو رو بشنوند میگن حسابی جاش خالیه و دلمون برای آرش یه ذره شده اما کاری نمیشود کرد ما فقط به خاطر تو این همه سختی را تحمل میکنیم امیدوارم اینجا اینقدر احساس خوشبختی بکنیم که هیچ وقت پشیمون ...

پسر عزیم آرش جانم تولدت مبارک امیدوارم همیشه سالم شاد و موفق باشی و جشن ١٢٠ سالگیت رو بگیری الهی قربونت برم من تولدت مبارک از طرف مامان و بابا قربونت برم امسال اولین و آخرین جشن تولد شما در ایران است چون ما فردا شب برای همیشه و زندگی داریم میریم سوسد و دیگه ایران نیستیم من هم خوشحالم هم ناراحت....                                           امشب هم فامیل خونه مادر بزرگت جمع بودند و جشن تولد شما را گرفتیم خیلی خوش گذشت دور ...

سلام پسر عزیزم سال نو مبارک امیدوارم سالی خوب پر برکت همراه با شادی و نشاط و سرزندگی در پیش رو داشته باشی عزیز دلم پارسال توی دل مامان بودی اما امسال با هم سر سفره بودیم سه تایی من بابا و شما و در کنار ما بودی امسال وارد دهمین ماه از زندگیت شدی ایشالا ۱۲۰ سالگیت مامان جونم..     ...